مصرف آبهای زیرزمینی برای کشاورزی در کشورها باعث کم آبی و خالی شدن سفره های زیرزمینی شده است.

با همین رویه، ‌دو دهه تا مرگ آب‌های زیرزمینی مانده است

سلامت نیوز: مصرف آب زیرزمینی آن هم برای كشاورزی، ‌بحثی است كه توجه بیشتر كارشناسان این حوزه را به خود جلب كرده است. آنچه در مقاله اخیر نشریه نیچر مورد اشاره قرار گرفته است، ‌مصرف بی‌رویه منابع آب زیرزمینی توسط كشورهایی چون ایالات متحده امریكا، مكزیك، ‌چین، ‌هند و ایران است. افت شدید سفره‌های آب زیرزمینی در دشت‌های مختلف این كشورها و استفاده از آن برای به عمل آوردن محصولات كشاورزی، ‌بحثی است كه از نگاه كارشناسان باید مورد توجه جدی قرار گیرد. محصولاتی كه از سوی این كشورها به كشورهای دیگر صادر می‌شود، ‌مفهومی به عنوان آب مجازی را به میان می‌آورد؛ مفهومی كه در محصولات مستتر است و ارزشی دوچندان به محصول تولیدشده می‌دهد.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد نوشت:  محصولاتی چون گندم، ‌برنج، ‌ذرت، ‌پنبه و ‌نیشكر ازجمله محصولاتی است كه در این چند كشوری كه مصرف‌كننده‌های اصلی آب زیرزمینی جهانند، ‌بیشترین تولید و صادرات و واردات را دارند. شاید اگر كشورها به تناسب ظرفیت آبی مناطق‌شان و اقلیم خود دست به كشت محصولات می‌زدند، ‌امروز با بحران ازدست رفتن آب‌های زیرزمینی مواجه نبودیم. دكتر مسعود تجریشی، ‌مدیر دفتربرنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه در گفت‌وگو با «اعتماد» از مشكلاتی كه به واسطه مصرف بی‌رویه منابع آبی زیرزمینی برای كشور ایجاد شده و خواهد شد، ‌سخن می‌گوید؛ مشكلاتی كه اگر با همین رویه پیش برویم، ‌دو چندان خواهد شد و اثری از سفره‌های آب زیرزمینی كه سال‌ها و قرن‌ها طول كشیده‌بود تا تشكیل شوند، ‌باقی نماند.

 

بحران در زیرزمین دشت‌های‌مان، آنجا كه سفره‌های آب زیرزمینی تشكیل شده بود، ‌شدت گرفته است. اوضاع مصرف در كشور به گونه‌ای است كه تیتر مقالات و گزارش‌های خبری می‌شویم. چقدر از عمر این آبخوان‌ها باقی مانده است؟

مساله‌ای كه به آن اشاره كردید را می‌توان در 4 بخش بررسی كرد؛ بخش اول نحوه استفاده از منابع است. آن چیزی كه امروزه در دنیا با توجه به چالش آب كه یك چالش جهانی است و به آن رسیدند، این است كه باید یك سقفی در برداشت‌ها گذاشته شود. مثلا وقتی از آب‌های سطحی صحبت می‌كنیم، باید سقفی داشته باشد كه چه مقدار از این آب‌های تجدیدپذیر را می‌توانیم‌برداریم. آنچه در حال حاضر در دنیا دیده می‌شود، برداشت 40 تا 45 درصدی است. دیگر اینكه چگونه می‌توانیم آب باقیمانده را كه سهم محیط‌زیست است، در رودخانه‌ها سهمی برایش قایل شویم و مطمئن شویم اكوسیستم آبی هم سهمی برای خودش دارد. متاسفانه این را عمل نمی‌كنیم. با وجود اینكه در منطقه خشكی هستیم كه نوسانات اقلیمی می‌تواند در آن مساله‌ساز باشد توجهی به این مساله نمی‌كنیم. وقتی ارومیه را نگاه می‌كنیم، میزان بارش امسال نسبت به سال گذشته 27 درصد كم شده. ما حتما باید چیزی را جایی ذخیره داشته‌باشیم تا بتوانیم مصرف پایداری را برای حوضه آبریز داشته باشیم. مهندس چیت‌چیان، وزیر نیرو یك سال‌و‌نیم پیش در بحث آب‌های سطحی ابلاغیه‌ای را گذاشتند كه سهم آب سطحی و اكوسیستم‌های آبی را مشخص می‌كرد. مثلا درباره ارومیه؛ 2600 میلیون مترمكعب سهم دریاچه است كه رودخانه‌های منتهی به دریاچه باید این سهم را درنظر بگیرند. ما آب سطحی را می‌بینیم كه قابلیت اندازه‌گیری هم دارد، اما موقعی كه به آب زیرزمینی می‌رسیم، از دیده پنهان است. از زیر زمین چیزی را می‌كشیم بالا می‌آوریم. آبی كه ممكن است در بعضی از مناطق سال‌ها طول كشیده تا تشكیل شود آنچه خطرناك است آن چیزی است كه زیر زمین وجود دارد و هزاران سال طول كشیده تا ایجاد شود و قرار است برای نسل‌های آینده هم به جا بماند.

میزان مصرف این آب‌ها در كشور ما و دنیا به چه شكل است؟

متاسفانه مصرف آب زیرزمینی ما یك روند رو به رشدی دارد، ما الان تقریبا 8 درصد آب‌های زیرزمینی كه در دنیا دارد مصرف می‌شود را در كشور مصرف می‌كنیم. اگر این روند به همین شكل پیش برود، چیزی از آنچه طی این سال‌ها شكل گرفته‌بود، باقی نمی‌ماند. كشورهای دیگر دنیا به این سمت می‌روند كه این مساله را كنترل كنند؛ در غرب امریكا، كالیفرنیا كه قانونی در سقف برداشت آب زیرزمینی نداشته، دارند سقف می‌گذارند. پیش‌بینی شده تا سال 2025 حدود 20 درصد آب زیرزمینی دنیا را ما مصرف می‌كنیم. كشورهای دیگر دارند می‌روند به سمت مصرف كمتر، ما برای اینكه محصولات كشاورزی بیشتری تولید كنیم و كشاورزی‌مان را گسترش دهیم، داریم می‌رویم به سمت مصرف بیشتر آب زیرزمینی.

در صورت افت آب‌های زیرزمینی چه اتفاقی برای اكوسیستم می‌افتد؟

اگر ما از آب‌های شیرین‌مان استفاده كنیم، تراز آب شیرین پایین می‌رود و آب شور جایگزینش می‌شود، همچنین آب شیرین باقیمانده هم غیر قابل استفاده می‌شود و شور می‌شود. نكته دوم اینكه این محیط متخلخل فضای سفره مثل اسفنج می‌ماند، فضای خالی از آب تحت تاثیر فشاری كه ستون خاك وارد می‌كند، قرار می‌گیرد و این باعث فشرده شدنش می‌شود و آب جدید نمی‌تواند جایگزین آب قبلی شود. به این وسیله آب‌های تجدیدپذیر زیرزمینی‌مان را غیرقابل تجدیدپذیر می‌كنیم و باعث می‌شویم كه یك‌بار مصرف شوند و دیگر نمی‌توانیم از آن استفاده كنیم این یعنی حقوق نسل‌های آینده را با خودخواهی خودمان زیر پا گذاشته‌ایم. حالا طبیعت چگونه به این كار پاسخ می‌دهد؟ یكی از عوارض آن، نشست زمین است. برخی از این قطارها كه از ریل خارج می‌شوند به نشست زمین برمی‌گردد. فضای خالی از آب پر نشده زمین نشست می‌كند. در خیلی از مناطق، تاسیسات زیربنایی داریم، پمپ داریم، ساختمان داریم. زمین كه نشست می‌كند، مجبور می‌شویم زیرسازی‌ها و ساختمان‌ها را دوباره تقویت كنیم و این یعنی هزینه مضاعف. از طرفی به لحاظ اقتصادی مجبور می‌شویم آب را از لایه‌های عمیق‌تر خاك بالا بیاوریم. اگر به سمت كرج و شهریار بروید، بسیاری از تاسیسات و كارخانه‌های صنعتی، مقنی‌هایی دارند كه كارشان كف‌شكنی است، این كار نیازمند صرف انرژی بیشتری هم هست. وقتی آب زیرزمینی را از بین ببریم، پوشش گیاهی را از بین ببریم، باعث می‌شود سیلاب بیاید و خرابی به بار آید. اقلیم‌های‌مان به سمت گرم‌تر شدن می‌رود، اكوسیستم را، اقتصاد را به هم می‌زنیم و خسارت‌های زیادی را به بار می‌آوریم. این پدیده كاملا شناخته شده و شرایط پایدار وغیرقابل برگشتی را ایجاد می‌كند. نكته بعدی این است كه از این آب‌های زیرزمینی كه متعلق به نسل‌های بعدی هم هست، برداشت می‌كنیم و با آن گندم و هندوانه می‌كاریم و بعضی از آنها را صادر می‌كنیم. ما در واقع چیزی را داریم صادر می‌كنیم كه غیرقابل برگشت است. نفت را می‌توان خرید یا از انرژی خورشیدی استفاده كرد، اما بعضی از محصولات‌مان را می‌كاریم كه از آبی استفاده كرده‌ایم كه غیرقابل برگشتند. بسیاری از كشورهای دنیا از آب سبز یا كشت دیم استفاده می‌كنند برای كاشت غلات. در واقع از آب باران بهره می‌برند و باعث نمی‌شوند منابع آب زیرزمینی را برای صادر كردن محصولات تخلیه كنند. ما از الگویی داریم تبعیت می‌كنیم كه نه تنها پایدار نیست، بلكه باعث می‌شود تمدن و سكنی را در این سرزمین به خطر بیندازیم. بسیاری از تمدن‌ها در فلات ما قرار دارند كه این فلات هم عمدتا روی آب‌های زیرزمینی واقع شده‌اند.

محصولاتی چون برنج، گندم و نیشكر چقدر تاثیر دارد؟

مصوب شد كه جز در مناطق شمال كشور جایی كسی نباید برنج بكارد، ‌البته این مصوب وزارت نیرو بود كه مجوز ندهد، ولی هنوز مناطقی هستند كه در گزارش‌ها می‌بینیم كه برنج می‌كارند. من خودم هم دیدم در اصفهان و شیراز هنوز دارند برنج می‌كارند. این نظارت‌های‌مان را باید جدی‌تر داشته باشیم. باید سقفی برای برداشت آب‌مان بگذاریم. مطمئنا بعضی از محصولاتی را كه مصرف آب‌شان بسیار زیاد است مجبور می‌شویم حذف یا جایگزین كنیم و برویم به سمت محصولات كم‌آب‌بر. مثلا برای چغندر قند در آذربایجان مصوبه گرفتیم كه به اندازه كارخانه‌هایی كه داریم كشت شود. چون چغندر را می‌كاشتند، هزار كیلومتر تا اصفهان و مشهد می‌بردند. ارزش اقتصادی این 300 هزار تن شكری كه تولید می‌شود 18 میلیون دلار است، اما 20 میلیون خرج بنزین و استهلاك ماشین می‌كردیم كه این 300 هزار تن را انتقال دهیم. كار كاملا غیر اقتصادی است. وقتی نسبت به توسعه نگاه نمی‌كنیم چه مزیت‌هایی داریم و نسبت به مزیت‌هایی كه اقلیم، اكولوژی و توان آبدهی منطقه دیكته می‌كند، پیش نمی‌رویم به این وضعیت می‌رسیم؛ وضعیتی كاملا ناپایدار. ممكن است در محصولی یا گیاه دارویی مزیت بالایی داشته‌باشیم كه در منطقه خشك عمل بیاید و آب كمی مصرف كند و حتی بتوانیم صادر كنیم، اما از آن سو می‌توانیم برنج و چغندر را كه مصرف آب‌شان بالاست، وارد كنیم. خودكفایی را می‌توانیم به خوداتكایی معنی كنیم، ‌یعنی هر زمان كسی بخواهد ما را تحریم كند، ما بتوانیم غذای كشور ا تامین كنیم، اما قرار نیست در محصولاتی سرمایه‌گذاری كنیم كه مزیتی ندارند، این با عقل و منطق هم جور درنمی‌آید. باید مطمئنا برگردیم روی یكسری محصولات سرمایه‌گذاری كنیم كه به اقلیم مناطق‌مان نزدیك باشد. می‌توانیم در مناطق دیم، روی محصولاتی چون توتون و نخود حساب كنیم. می‌توانیم با سرمایه‌گذاری، انتقال دانش، آموزش كشاورزان، استفاده از بذرهای مناسب، روی آوردن به محصولات كم‌ آب‌بر و استفاده از آب باران، ‌هم محصولات خوبی تولید كنیم و هم جلوی از بین رفتن منابع آبی زیرزمینی‌مان را بگیریم. مجبور نیستیم صفر و یك نگاه كنیم، می‌توانیم با توجه به هر دشت و هر حوضه آبریزمان و بررسی مزیت‌هایی كه دارند و اینكه چقدر آب دارند و نسبت به نیاز اكوسیستم منطقه، ‌آب كنار بگذاریم. بر این اساس می‌توانیم به اقتصادی قوی برسیم و به ثروت ملی كمك كنیم. نه اینكه مثل ارومیه شود كه در ازای هر مترمكعب آب مصرفی در دو سه دهه اخیر، تنها 18 تا 20 سنت به اقتصاد ملی كمك كرده‌ایم. كشورهای همسایه چون سوریه قبل از درگیری‌هایش با به‌كارگیری بسیاری از تكنولوژی‌ها، روی 50 سنت بودند. كشورهایی داریم كه بالای 5/2 دلارند؛ یعنی 10 برابر ما هستند. راه‌های بسیار زیادی برای رسیدن به این نقطه وجود دارد. این روشی كه ما با آن جلو می‌رویم نه به اقتصاد ملی كمك می‌كند، نه باعث می‌شود تولیدات‌مان ارزش افزوده‌ای پیدا كند كه بازار جهانی را بگیریم.

در حال حاضر عدد مصرف ما در آب زیرزمینی چیست؟

مقدار برداشت آب زیرزمینی‌مان حدود 16 میلیارد مترمكعب بیش از مقداری است كه آبخوان‌های‌مان تغذیه می‌شود؛ این یعنی داریم منفی حركت می‌كنیم. بر اساس اعدادی كه وزارت نیرو اعلام می‌كند، حداكثر داریم از یك ذخیره 200 میلیارد مترمكعبی صحبت می‌كنیم كه تقریبا نیمی از آن را در دو دهه اخیر مصرف كرده‌ایم. در حوضه دریاچه ارومیه، دشت شبستر است كه بیلان منفی دارد. در برخی دشت‌های‌مان از 5 تا 10 سال آینده به خاطر افت شدید آب زیرزمینی كسی نمی‌تواند در آنها زندگی كند چون آب سطحی كه نداشتند، همه آب زیرزمینی را هم دارند مصرف می‌كنند. مطمئنا این روش، روشی پایدار نیست. اینها چیزی نیست كه همه فقط راجع به آن صحبت كنند، این یك بحران واقعی است. در بعضی از این مناطق از عمق‌های بسیار زیاد آب به سطح زمین می‌آورند، در واقع به شكلی رقابت شده. هروقت آب كم می‌آورند، كف‌شكنی می‌كنند. اگر همینطور پیش برویم، بقیه صد میلیارد مترمكعب را هم مصرف می‌كنیم. در همین نسل موجود می‌توانیم به این عدد برسیم و به جایی برسیم كه دیگر آبی باقی نماند. ما از 600 دشتی كه داریم، 300 تایش آب شیرین است، از میان آب شیرین‌ها، 80 درصد را ممنوعه كرده‌ایم، اینها منفی در منفی هستند، وضعیت مطلوبی نداریم. این چیزی است كه هیچ‌وقت حاكمیت و دولت‌ها متوجه نمی‌شوند، چون زیرزمین است. موقعی می‌فهمند كه تمام شده.

آنچه به عنوان راه‌حل فوری بتوان برای دور شدن از این بحران اندیشید چه می‌تواند باشد؟

باید وزارت نیرو برنامه‌ای ارایه كند، تامین منابع شود تا همه اینها منجر به گسترش كشت آبی‌مان نشود. به كمك ماهواره، مردم، آموزش، ترویج سرمایه‌گذاری اقتصادی- علمی به این جمع‌بندی برسیم كه یك مساله داریم كه باید همه واردش شویم. بعضی از دشت‌های‌مان دارند 30 تا 40 سانت سالانه افت می‌كنند. دشت چناران در مشهد سالی چند متر افت دارد، فقط برای اینكه آب مشهد را تامین كنیم. خب این بالاخره یك تهی دارد دیگر، روزی تمام می‌شود. یكسری دشت‌ها و تمدن‌ها داریم كه وابسته به این آب‌ها هستند، اگر اینها را جدی نگیریم، باید جابه‌جایی‌های جدی جمعیت را قبول كنیم. این دیگر تنها بحث آب مجازی نیست، هرچه درآمد داریم باید خرج واردات غذا كنیم. الان هم دیر است. دولت‌ها باید بیایند، مردم باید آگاه شوند. با این وضع برای نوه‌های‌مان چیزی باقی نمی‌گذاریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha